ESC را فشار دهید تا بسته شود

۲۵) ترول ( قسمت اول)

۱) کلمه  ترول را سرچ بزنیم می رسیم به این عبارت:

ترول به انگلیسی: Troll ، در گفتمان اینترنتی به افرادی گفته می‌شود که با رفتار مخرب در فضای وب به دنبال جلب نظر کاربران، ایجاد تشنج و بیان مطالب تحریک‌کننده و توهین‌آمیز هستند. (حتی گفته شده اوباش مجازی)

او به دنبال جلب توجه یا برهم‌زدن تمرکز دیگران با ایجاد حاشیه است و در همین‌ راستا هم کردارهای مخربی از خود نشان می‌دهد. برای مثال، کامنت توهین‌آمیز می‌گذارد، احساسات دیگران را تحریک می‌کند، به مشاجره‌ها دامن می‌زند، جنجال‌آفرینی می‌کند یا مسیر گفت‌وگو را درجهت منفی تغییر می‎دهد.

۲) یه موضوعی که توجهم را جلب کرد این بود که در سرچ ترول رسیدم به عبارت “سایه ها”  …

ترول ها با توجه به مبحث نیمه تاریک وجود، سایه هایی دارند!

و اون سایه ها  باعث حس بی ارزشی و بی قراری شون میشه و برای همین میشن ترول یا همون آزارگر مجازی…

انواع ترول را هم میتونین در لینک  مطالعه کنین

۳) به عنوان فردی که در محیط پیرامون خودم(چه مجازی و چه حقیقی)، منفعل نبودم، بدیهی هستش که با ترول های زیادی در این سالها روبرو شده باشم …

به برخیش اشاره خواهم داشت …

ترول مباحث “مثلث کارپمن” و “جلاد و قربانی و رابینهود” و “سایه ها” را کامل در بر میگیره و چون شواهدش هم موجوده میتونم راحت تر این مفاهیم را توضیح بدم…

۴) چه اندازه ترول ها مهمن؟

برخی معتقدن:

*** اینقدر فضای مجازی را جدی نگیرین…
*** اصلا به اسامی توجهی نکنید…
***  اینا فاقد اهمیتن …
*** و…

از نظر من فضای مجازی  اصلا فضایی نیست که بگیم اثری نداره…میتونه روی من و شما اثر نذاره ولی دلیل نمیشه که روی افراد مختلف بی اثر باشه…
فضای مجازی و فعالیت در اون چالش های مختلفی داره و اگر من به عنوان یه کاربر مجازی، مجهز به عزت نفس و آرامش و قدرت درونی نباشم، خیلی آسیب زا هم میتونه باشه برام؛

حتی شاید نمایش یه میز شام، باعث ظهور ترول در اون پیج بشه…هم خود ترول مهمه و هم مواردی که ترول ممکن است ناخودآگاه یا خودآگاه متولد کنند مهم میشن…

۵) یه مثال خیلی عادی و  دوز پایین بزنم:

مثلا نمایش صحنه های بدون نقص از میز شام توسط یه بلاگر …میز شام از یه شب معمولی نه موقعیت خاصی …
ما این را می بینیم و بنا به ضعف روحی و یا قدرت روحی مون میتونه اثرات این صحنه برای ما متفاوت باشه:

*** یکی مثل من وقتی به این صحنه نگاه میکنه فقط میگه: چه زیبا چه قشنگ …دیگه این که بگم وای این چقدر نمایش خونه و زندگی اش را میده در ذهنم نمیاد …مگر اینکه عکس به نظر فتوشاپ بیاد ..خب به روی طرف میارم ولی قرار نیست که بشم ترول!

*** یک نفر که گرسنگی شدیدی داره و غذا کمتر بهش میرسه، سبب میشه آه بکشه…

*** در یکی دیگه این میز  باعث حس “من خوب نیستم” میشه (حس من خوب نیستم اینه: من بلد نیستم این میز را همیشه و هر شب برای همسرم داشته باشم پس من کدبانوی خوبی نیستم) …این شخص ممکن هم هست فقیر نباشه و سیرم باشه…

***در یکی دیگه این میز باعث حس “حسادت” میشه…حسادت به اینکه چرا این زن داره خوب جلوه میکنه و فالور داره و من ندارم…

*** در یکی منجر به حس تنفر میشه…تنفر همیشه این نیست که ما طرف را بشناسیم و یا فامیل و دوست باشه…گاهی روزها، یه بلاگر را رصد کرده و پیش خودش میگه:
چرا این زن با این تیپ و قیافه زشت، باید شوهر خوب داشته باشه…زندگی خوب داشته باشه …موقعیت نمایش و بلاگری داشته باشه…من مگه چی کم دارم و…یا میگه چرا خدا همه چی را به این داده و من ندارم…حق منم خورده و …

۶) اما:

ما خانم ها حتی خانمایی با بالاترین درجه کدبانویی، هیچ وقت در زندگی روزمره مون، توجهی نداریم که  همه ظرفها به صورت میلیمتری تو یه ردیف باشند و همه شکل هم باشند…یا پارچ سمت چپ باشه و لیوان ها سمت راست باشه …و  رُخ پارچ در زاویه ای باشه که حتما در عکس کامل افتاده بشه و در نهایت، کل اون میز تو عکس به بهترین نحو ممکن جلوه کنه و …
در واقع ما انتظاری نداریم که ظروف روی میز، خیلی اتو کشیده و عکس پرسنلی طور جلوه کنند:)

شام

اما برای نمایش اون در مجازی، همه چی را چندین بار،بالا و پایین میکنیم و مثل برخی کیترینگ ها سعی میکنیم یه چینش فوق العاده دقیق ایجاد کنیم که یه وقت زشت نباشه…
از خودمون میپرسیم: بشقاب مون فلان رنگیه! نکنه بد باشه و زشت جلوه کنه؟!… پس زندگی روزمره را نادیده میگیریم و ظرفای مهمونی و یا ظرفایی که در طول روز استفاده ای نمیکنیم رو برای اون عکس از کابینت بیرون می کشیم و ادامه ماجرا …

 آیا به این نمایش نقدی دارم؟

حقیقتا نه …من میگم میشه سفره آرایی و هارمونی رنگ و چیدمان میز را برای شبهای خاص یا رمانتیک مون یا مهمونی هامون یاد بگیریم …ولی حرفم اینه که  چیزی که هر  روز تو خونه های ما رخ میده این نیست …اون عکس بیانگر یه صحنه ثبت شده منظم برای نمایش در پیج هاست ولی بیانگر میزان کدبانویی و حتی خوشمزگی غذا هم نیست … 
مثلا مادربزرگ های ما غذاهاشون خیلی خوشمزه است ولی تزئین اونچنانی نداشت …قابلمه ها گرانیت و تفلون و چدن و اینها نبود بلکه همون قابلمه چسبناک روحی(رویی) بود که اتفاقا غذا خیلی هم خوشمزه میشد… 

۷) ترول ها چجوری ایجاد میشن؟

یکی همین مثال ساده بود که میتونه حس “بی ارزشی” و “من خوب نیستم” ایجاد کنه برای شخصی که نشسته تو خونه ش و شاهد صحنه های نمایش دیگران است و از فرداش بشه آزارگر اون پیج با اکانت های مختلف و …

با این مقدمه که گفتم، میخوام ترول هایی که داشتم را بگم و در موردشون صحبت کنیم …
این مبحث می تونه نشون بده که سایه ها و حس بی ارزشی چطور میتونن فرد را به هیولا تبدیل کنند.
 
 

کلمات کلیدی: #ترول   #تله_بی_ارزشی #مثلث_کارپمن #جلاد #قربانی # رابینهود #من_خوب_نیستم #نیمه_تاریک_وجود  #سایه_های_شخصیتی

 
 

مهشید

مهشید هستم.یه دختر دهه شصتی که نرم افزار کامپیوتر خوندم. dgbaha برگرفته از عبارت "دختر گرانبها" است.در این جا کنار هم هستیم تا بالنده و گرانبها بشیم.

دیدگاه ها (15)

  • آواتار فلفلی_قلقلی

    فلفلی_قلقلیمی گوید:

    ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در ۰۰:۲۲

    ترول ها یک بعدی بین هستن
    سر بعد اونیه که چیزای قشنگ قشنگ داره و کامله
    و ته بعد خود مفلوکشه که ناکافیه و هیچی نداره
    شاید اگر توجه کنه روی یه مکعبه
    و اون مکعب ها چیزایی هستن که میتونه این در اون ها کامل باشه و اون شخص نباشه آروم بشه
    مثلا من دوستی دارم که دکورچینیش عالیه
    ولی من اصلا
    اما به جاش خلاقیت کاردستی و هنری من بهتره😁
    خب الان اون شاید سفره قشنگ بچینه
    ولی من سفره رو رنگش میکنم🤭
    یا دوستی دارم که آرایش های قشنگی میکنه و هنرمنده و من نمیتونم یه رژ لب درست بزنم😐
    ولی بجاش من حوصله استفاده از مواد رسیدگی به پوست رو دارم
    یا حوصله ورزش رو دارم
    دوستی دارم که مغز فنی و ریاضی و حسابگریش عالیه و توی حوزه کاری و اشتغالی عالی عمل میکنه
    ولی خب من ذوق اکتشاف و خالق بودن و حامی بودن رو دارم و تو یسری شغل های خاص بشدت مورد نیازم😁
    یا دوست دیگه ام انرژی دلبرانه اش فوق العاده است و خواستگارهای خیلی زیادی داره
    ولی من بجاش رفیق و همدم خوبیم
    و با کسی که باهاش وارد رابطه میشم میتونم خوب کانکت بشم
    خلاصه با حذف ذهن های شرطی سازی شده
    و حذف یک بعدی بینی
    بنظرم میشه میزان ترول بودن رو گمش کرد🙂

    • دختر پرتقال 🍊می گوید:

      ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در ۲۱:۲۵

      فلفلی جون 😍❤️.
      من چقدر تحلیل های تو رو دوست داشتم تو ذهن منطقی و نکته سنجی داری☺️❤️.
      یه سوال دارم ازت 🥺.
      گفتی یه دوست داری که انرژی دلبرانه اش بالاست و خواستگار داره؟
      منم انرژی دلبرانه ام بالاست و توی تیپ و آرایش استعداد زیادی دارم ولی خواستگار ندارم و جذب جنس مخالف منفی دارم (آدمایی جذبم میشن که هم تایپم نیستن و عاشق شون نیستم)🙁😭.
      همچین چیزی امکان داره فلفلی جون🥺🤔؟

      • آواتار فلفلی_قلقلی

        فلفلی_قلقلیمی گوید:

        ۱۲ آذر ۱۴۰۳ در ۰۰:۲۰

        سلام قشنگم
        تو به من خیلی محبت داری
        خودت اینطور هستی که منو اینطور میبینی🥰❤️
        چندسالته گلم؟
        معمولا از کجاها درخواست کننده داری؟
        توی جایی که زندگی میکنی معمولا چطور و توی چه سن و توی چه شرایطی ازدواج میکنن؟
        فرهنگتون در رابطه با ازدواج و روابط جنس مخالف چطوریه؟
        و رفتار و اعمال خودت رو در مقابل اون فرهنگ چطور قضاوت میکنی؟
        کسایی که میگی میان سمتت چه ویژگی هایی دارن؟ویژگی هایی هست که توی فرهنگ و اطرافیانتون زیاد باشه؟
        مثال میزنم توی یسری جاها پسرا از ۱۵ به بعد میرن سرکار و درس رو ول میکنن و اتفاقا توش خیلی خوب می‌درخشند پس زودتر هم ازدواج میکنن
        و دخترایی میگیرن که از نظر تحصیلی هم سطح خودشون هستن با شخصیت دلبری بالا
        برای همین میگم ممکنه خواسته ی تو با واقعیت اطرافت همخوانی نداشته باشه و این باعث شده باشه که اونی که میخوای اطرافت پیدا نشه که به خواستگاریت هم بیاد

        الان من خواستگار واسم کمه چون توی فامیل و اقوام همه رفت و آمد دارن ولی خب رفت و آمد من خیلی کمه و حتی یسری ها نمیدونن من وجود دارم😁
        پس خواستگار ندارم چون میلی ندارم به کسی هم نمیسپارم معرفی کنند

        و راستی ملاک های تو برای ازدواج چیه
        و شناخت و ایجاد رضایت تو از یک نفر برای ازدواج بر پایه چه چیزاییه
        نقش خودت توی زندگی مشترک چیه و نقش پارتنرت چیه
        چه چیزایی در ازدواج برات اولویت دارن
        و ازدواج برای تو حکم رفع چه نیازهایی رو داره
        این ها رو جواب بده احتمالا خودت به جواب برسی

        اون دوستم هم که گفتم در جامعه خیلی برو بیا داره
        پیش پدرش کار میکنه
        دانشگاه میره
        روابط اجتماعی گسترده داره
        و جایگاه اجتماعیش هم خوبه
        و توی جایی که اون زندگی میکنه و رفت و آمد داره
        پسر و دختر معمولا با این مدل رفت و آمدها میبینین و میپسندن و خواستگاری میرن
        یعنی چیزای ظاهری براشون ارجحیت داره و اینطور تعبیر میکنن که دختر به درد زندگی میخوره
        خلاصه در کنار مسائل روانشناسی زوحین به شرایط اجتماعی اطرافت نگاه کن و نیازهای خودت رو هم بسنج
        اینطوری دستت میاد چیکار باید بکنی
        به نیازهای

          • آواتار فلفلی_قلقلی

            فلفلی_قلقلیمی گوید:

            ۱۲ آذر ۱۴۰۳ در ۲۳:۵۲

            عزیزم این تکنیک سوال پرسیدن برای به جواب رسیدن برای خودته نه من
            وقتی به این سوال ها جواب بدی
            دستت میاد که چرا این اتفاق برات افتاده

    • دختر پرتقال 🍊می گوید:

      ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در ۲۱:۳۲

      فلفلی جون 😍❤️.
      روبیکا داری ؟
      چون من می‌خوام درباره یه موضوع مهم باهات مشورت کنم ☺️🌸.
      چون حس می کنم تو منطقی تر هستی و بهتر میتونی بهم کمک کنی🙂🍃.
      اگه روبیکا داشتی بگو تا آیدی روبیکام رو اینجا بذارم و بعد چند ساعت عوض کنم 🙂🍃.
      منتظر خبرت میمونم عزیزم ☺️❤️.

      • آواتار فلفلی_قلقلی

        فلفلی_قلقلیمی گوید:

        ۱۲ آذر ۱۴۰۳ در ۰۰:۲۱

        نه گلم ندارم
        تو لطف داری ولی فکر میکنم از مهشید یا دوستان اینجا بپرسی بهتر باشه
        چون با تجربه تر و گرم و سردی بیشتر چشیده ان🤗
        ولی خب کمکی از دستم بر بیاد در حد پیشنهاد چرا که نه
        تل و ایتا دارم میخوای بعد خودم آیدی بدم

      • دختر پرتقال 🍊می گوید:

        ۱۲ آذر ۱۴۰۳ در ۱۵:۰۵

        فلفلی جون ❤️😍.
        فکر می کنم بدونم دلیلش چی باشه چون من مثل بقیه دخترا نیستم .
        ساده می گردم و آرایشم کم و ملایمه و عملی نیستم و بی حجاب نمی گردم و رابطه نداشتم تا حالا .ولی متاسفانه این روزا همه پسرا دنبال داف و پلنگا و اونایی که با صد تا پسر رفتن هستن .دیگه دنبال من نمیان و اینکه پسرهایی که سمتم میان خیلی لاشی و دختربازن یا خیلی صفرکیلومترن که من دوست ندارم .
        دلیلی اینکه اصلا خواستگار ندارم اینه فلفلی 😍.
        من تل و اینا ندارم و سروش و روبیکا و بله دارم اگه سروش یا بله داری بعدا بهم آیدیت رو بده اگه هم نداری که هیچی 🙁🥺

  • آواتار لیلا جان

    لیلا جانمی گوید:

    ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در ۰۷:۲۷

    مهشید جان کتاب عصبیت و رشد ادمی به بررسی شخصیت افراد برتری طلب، مهرطلب و عزلت طلب میپردازه. لطفا تونستی مطالعه و به بقیه معرفی کن.

  • آواتار رویا

    رویامی گوید:

    ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در ۰۸:۴۳

    سلام مهشید جان تو یه بخشی معرفی کتاب کرده بودی یه روز همسرم زنگ زد گفت کتاب آوردن محل کارش گفت اگه میخوای برات بگیرم هرچی فکر کردم یادم نیومد کتابی که گفته بودی بخونیم چی بود خلاصه ش که از خانمه خواستم اسم کتاب ها رو بخونه برام کتاب چهار اثر فلورانس برام آشنا بود گفتم همین رو بگیره. حالا تو نت دیدم خیلیا گفته بودن کتاب زرده و ارزش خواندن نداره و‌‌‌… نامزد فروشنده خیلیم گرون داد،🤧 تو خوندی این کتاب رو؟!من یکم خوندم احساس کردم شبیه قانون جذب و رازه. اون کتابهایی که معرفی کردی هم بیزحمت بگو،🥰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *