هفته ای که گذشت هفته پر مشغله ای بود و نتونستم بیام اینجا بنویسم…
من از این هفته خیلی لذت بردم و چیزای کوچیکی که بهم حس خیلی خوب داده را تقدیم نگاه تون میکنم …فردا مابقی را میذارم
۱)
یکی از بزرگترین لذت ها در زندگی برای من، آشپزی هستش…هر خانمی که آشپزی میکنه، یه سری وسایل مخصوص به خودش باید جلوی دستش باشه…منم کشوی اول زیر گاز را اختصاص دادم به وسایل دم دستی آشپزی…
مدتی بود دنبال یه وسیله خوب برای چیدمان کشوی زیر گازم می گشتم که یه نظمی بدم بهش…
این نظم دهنده ها که خیلی تبلیغ میکنند و ترند شده به کار من نمیومد …تا بلاخره این بزرگوار را از نزدیک دیدم و پسندیدم:
این دنده ها که کنارش داره در واقع کوچیک و بزرگش میکنه و من میتونم با توجه به وسایلم، سایزهام را تنظیم کنم…
برای بخش بندی قسمت آخرش، دوتا چوب مثل خط کش هم داشت که عاشقش شدم:)
وسایلم را چیدم و شد این:) و کیفور شدم:)
قطعا که برخی خانم ها می بینن و میگن ما قشنگ تر می چینیم …آفرین بهشون:)
من این مدلی برام راحت تره…یکی از چیزایی که تو زندگی ام اهمیت بهش نمیدم و تهش کار خودم را میکنم همین چیزاست…الان همه چی شده نمایشی …ولی در انتها موقع آشپزی، قرار نیست کشو خوشکل باشه…قراره کارت را راه بندازه و تمیز و منظم باشه…
خودم بسیار راضی هستم…
من فکر میکنم از همین موارد ریز میشه به همون عزت نفس و آرامش تو زندگی رسید…اینکه ما قرار نیست هر چیزی که تبلیغ میشه بخریم…قراره چیزی که کار راه انداز هست را بخریم
۲)
چیپس رژیمی خانگی:
این بزرگوار با ارزش هم خیلی به کارم میاد…چیپس درست کردم…البته تیغش خیلی خیلی تیزه و باید مواظب بود…
برای چیپس از برنامه “سیب زمینی” ماکروفر استفاده کردم …این برنامه ۴ دقیقه ای هستش …من دو تا ۴ دقیقه میزنم و چیپس تحویل میگیرم…
خیلی ذوقیده شدم چون میتونم به راحتی و سه سوته چیپس درست کنم و سر کار هم ببرم…
با روغن زیتون طعم داده شده، درست کردم و تند و تیز
پاورقی: نظم دهنده رو حضوری خریدم، و رنده را از دیجی کالا
دیدگاه ها (22)
فریمامی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۲:۱۹سلام مهشید جون
واقعیتش اوایل که تن تن پست میزاشتی خیلی خوشحال میشدم الان هی میام می بینم خبری نیست :))
البته که توهم مشغله خودتو داری گله ای نیست .
شاید خبر نداری ولی من عاشق همین نظمت شدم نظمت توی کار توی حرف زدن و… :)))) اعتراف 😁😁😁
چون خودمم عاشق نظمم اما هنوز نمیتونم خیلی منظم باشم
بگذریم
خوبه پست گذاشتی تا من بپرم یه سوال بپرسم قبلا راجع بهش حرف زدی اما خوب یادم نیست اون مطلبه کجاس با اجازت اینجا بپرسم سوالمو
اگه یه پسری از هر ۵ تا قرار ۴ تاشو کنسل کنه شما باشی چه واکنشی نشون میدی ؟ هنوز به پیام کنسلش جواب ندادم اصلا دوست ندارم جواب بدم چون احساس میکنم اولا بی مسئولیته دوما این ارتباط خیلی مهم نیست براش ، جواب ندادم بفهمه برا منم مهم نیست اونقدر که زحمت جوابشو بدم شما باشی جواب پیامشو چی میدی و اینکه کلا چه واکنشی نشون میدی ؟؟؟؟؟
مهشیدمی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۲:۴۶سلام عشق زیبا
خوبین فریما جان❤😍
کم کاری کردم این هفته تو سایتم🙁🙏
اینکه جواب ندادین به نظرم درسته …جواب ندین تا به خودش بیاد و سوال بشه براش…
کنسل شدن های مکرر، نشون میده اولویت های زیادی تو زندگی اون پسر هست که قرار با شما در درجات بعدی هست( البته همیشه به معنای مهم نبودن شما برای ایشون نیست …شاید مطمئن هست که همیشه شما را داره)
من دفعه بعدی هم خواست قرار بذاره خودم کنسل میکنم…
فریمامی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۲:۵۹ممنونم عزیزم
این چه حرفیه
فعالیتت زیاد شه خوشحال میشیم اما نباشه هم گله ای نیست چون تایم با ارزش خودتونه تا همین جا هم خیلی وقت گذاشتین مجازی خیلی وقت گیره
اره مطمئنه چون هر دفه گفتم مشولی نیست منم به کارای دیگه م رسیدم فقط ازش خواهش کرده بودم زود بگه بهم ولی خوب دیگه داره این کنسل کردناش زیاد میشه ،اینکه براش مهم نیستم اصلا براممهم نیست اینکه بی مسئولیته و تایم بقیه براش مهم نیست این ازاردهندس شاید میخواستم تو اون تایم کاره دیگه بکنم ولی کنسل کردم به خاطر این اقا
هی داره تو اینستا پست میفرسته از نوتیف می بینم اما پیجمو هنوز باز نکردم 😁
چرا این مردا انقدر بی مسئولیتن اخه
مهشیدمی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۱۵فریما جان من فردا با کامپیوتر سر کار تایپ میکنم عزیزم♥️
فریمامی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۵۳اشکال نداره عزیزم ممنونم از وقتی که میزاری 🙏⚘
فریمامی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۰۳راستی گفتین دفعه بعد خواست قرار بزاره
یعنی به خاطر این موضوع کات نمیکنی ولی برخورد میکنی درسته ؟
بعد اینکه خودم کنسل میکنم یعنی مثله خودش رفتار میکنی یعنی همون اول میگی نه کار دارم ؟ یا اینکه اول قبول میکنی ولی بعد مثله خودش رفتار میکنی تا بفهمه چه حسی داره؟؟؟؟؟
فریمامی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۱۳مهشید جان اینم بگم
هر دفه خودش قرار میزاره میگه بیا
یعنی من پیشنهاد نمیدم زیاد بیشتر خودش میگه حالا خودم دارمبه این نتجیه میرسماین ادمکلا این مدلیه چون اگر دوست نداشت شاید کلا نمیگفت بیا بریم یا نمیدونم شاید خیلی جدی نگرفته منو حتی برای دوستی معمولی جدی نگرفته شاید نمیدونم واقعا گیج شدم از دستش
مهشیدمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۱۱فریما جان سلام عزیزم شبت بخیر
این آدم ممکن هست سرش شلوغ باشه …قول میده ولی سر بزنگاه، برنامه هاش تغییر میکنه و اگر بشینی باهاش حرف بزنی، قطعا متقاعدت میکنه که نشد و شلوغ شدم و باور کن بی احترامی نبود و فلان و بهمان….
اما:
زاویه دوربین را میاریم روی خودمون نه ایشون …شما فکر کن در رابطه همکاری هستی…یا مدیر عاملی و کارمندی…یا عروس و مادرشوهر و….
در همه روابط، ما باید خودمون خطوط را دیکته کنیم …معمولا اونی که دائم منعطف میشه، آدم مهربونه ی رابطه هاست ولی نادیده گرفته میشه…
من پیشنهاد میدم اگر قرار گذاشت، شما این بار برنامه دیگری برای خودت بپچینی… اگر دقیقه نود شد و گفت کنسل، بگو من که بیرونم با دوستان (یا هر جای دیگه)…
یعنی بهش بفهمون که برای ایشون صبر نکردی و برنامه اش را جدی نگرفتی…
اگر معترض شد، بگو: شما آخ برنامه هات را جدی نمی چینی و بارها کنسل کردی…اینبار برنامه را با جدیت بچین تا منم برنامه ام را هماهنگ کنم…
Saharمی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۰۷منم عاااشق اون نظم دهنده هام 😃❤️
مهشیدمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۱۲منم سحرجان منم❤️
نجمهمی گوید:
۱ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۰۷سلام گرانبها جان
خوبین؟
من اینجا را خیلی دوست دارم.شاید باورت نشه چقدر به من کمک میکنین🥰😘
هر روز اینجا سر زدم😁 خوشحالم پست جدید گذاشتین😍😍🙏🙏🙏
مهشیدمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۱۲نجمه جان سلام عزیزم
❤️❤️❤️
Leilaمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۰۸:۱۲گرانبها جان سلام
خواهش میکنم پاسخمو بده. من ادم موفقیم از هرنظر که فکر کنی و همسرم یه مرد اروم و بی نظیر و عاشقه. مشکلم خودمم که تحمل ارامش ندارم و همش دنبال دعوام واین بخاطر پدرمه انگار شدم بابام. انقدر گریه میکنم و خودمو مستحق سوختن تو اتیش جهنم میدونم که ادم های خوب رو اذیت میکنم و این وجهه رو فقط تو خونه دارم ن محیط کار و دانشگاه و …
خیلی کتاب خوندم و مشاوره هم رفتم. احساس میکنم فقط مرگه که راه گشاس ولی اونا از مردنمم ناراحت میشن حتی و اینکارمم موجب ازاره.
وقتی عصبانی میشم اصلا نمیتونم خودمو کنترل کنم و فک میکنم محقق هستم ولی بعدش خودم میدونم نیستم
خیلیییی نسبت به قبل بهتر شدم ولی هنوزم یه ادم بدم.
چطور تونستی دقیقا طرف مقابل پدرت باشی و برعکسش ویژگی های خوب تو خودت پرورش بدی. من شدم عین بابام و بعد اینکه کارامو تحلیل میکنم حس میکنم جای بابامم و دقیقا همون رفتار های پرخاشگرانه و تفکرات پوچ رو دارم
امروز صبح انقد گریه کردم و هیچ راه نجاتی از خودم ندارم
من واقعا لیاقت اینهمه لطف خدا رو ندارم
فقط گریه میکنم و از خدا میخام نجاتم بده
چون به هر دری میزنم اصلاح نمیشم
مهشیدمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۱۴سلام لیلا جان …نیازه که یه پست جداگانه برای این موضوع داشته باشم…
رویامی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۰۸:۱۵سلام سلام،😄منم عاشق چیپسهات شدم فقط یکم روغنی بنظر اومد،🤔البته دیدم روغنم زیاد نزدی میگم بذار لای دستمال خوب روغنش کشیده شه،😁😋
رویامی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۰۸:۲۱برای مام کاش گزینه عکس داشت،😁 دیشب برا جشن دخترم کیک یزدی درست کردم صبح بردم براش مدرسه یه ذوقی داشت،🥺 داشتم برمیگشتم گریه م گرفت،😢 آدم تو خوشی هاشم باز اون کمبودهای گذشته ول نمیکنن و ناخن میزنن به قلبش،🙃البته اول از ذوق دخترم گریه م گرفت بعد یاد بی کسی های خودم افتادم یاد اینکه دلم تکیه گاه پدری خواسته و میییییخواد،😢 چیکار کنم با این درد،🥺ببخشید پستتم شاد بود غمگینش کردم،🙃
منیرهمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۱۱:۰۲درود رویا جانبا خوندن پستت من هم بغض کردم امیدوارم خداوند بهترینهارو برای خودت دختر گلت و عزیزانت رقمبزنه،خودش همیشه پناهت باشه🙏❤️
رویامی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۱۱:۲۵ممنون از دعای خیرت،😍 ان شاالله که شما و عزیزانتون هم در پناه خدای مهربون باشید،🌈
منیرهمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۱۴:۴۷❤️🙏🥰
مهشیدمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۱۷رویا جان از صبح رفتم گشتم ببینم میتونم بدون کدنویسی، گزینه عکس فعال کنم که دیدم نمیشه…ناراحت شدم…
از این سایت میتونی عکس ها را آپلود کنی و لینکش را اینجا بذاری…البته اگر مایلی…
گزینه ۱ روز و ۳ روز و …داره برای حذف
https://uupload.ir/
اینکه ذهن ما میره به گذشته و شادی ها انگار کوفت میشه:) را باید کاری کرد و این همون افکار مسموم هستند که ما بهشون راه میدیم…تا میاد بالا باید گفتگوی درونی داشته باشی…
من حالم خوبه …
پس چرا ناراحت باشم…
خدا رو شکر گذشته …
الان را دریابم و….
منیرهمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۱۱:۰۰درود مهشید جان چقدر خوب که دوباره پست گذاشتی…من هم از این نظم دهنده برای کشوی زیر گاز گرفتم و خیلی راضیم،کلا این نظم دهنده ها کار رو برای افرادی که به نظم اهمیت میدن خیلی راحت کرده در ضمن من هم مثل خودت عاشق آشپزی ام بخصوص غذاهای سرشار از سبزیجات😇😘🫶
مهشیدمی گوید:
۲ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۱۹منیره جان
ممنون از همراهیت …
ذوق مشترک داریم پس…سالم خوری هم مشترکه….
من حتی خوراکی ها را با شوق میچینم روی اوپن و شروع میکنم خورد کردن برای غذا …از آماده کردن و دیدن خوراکی ها لذت میبرم😘🫶