ESC را فشار دهید تا بسته شود

۲۵) هفته جذاب من سکانس سوم

این روزها در شرکت مون مشغول کلید زدن یه استارت آپ هستیم که قبلا در حیطه محصولات ما، شرکتی این کار را نکرده…

مدیرمون براش مهمه که با سرعت این کار انجام بشه …چون رقیب هامون نشستن دارند فقط تماشا میکنن ببینن چی میشه و اونها هم شروع کنن! 

اهمیت زمان وقتی مشخص میشه که شما به استارت آپ اسنپ نگاه کنین…تبسی فقط  ۶ ماه بعد اسنپ اومد تو بازار ولی اینقدر اسنپ اسمش در اذهان جا افتاد و برند شد که حتی تبسی هم بگیریم میگیم اسنپ گرفتیم:)

زمان برای جا انداختن اسم یه برند تو ذهن خیلی مهمه …

کار جذابه و  کل انرژی مغزی ما را میگیره …

یکی از چیزایی که به شدت ذهنم را آروم میکنه، رنگهاست …بازی با رنگ ها!

خرید گلدان های کوچک دکوری و یه دونه بزرگ

20241226 103812 scaled

یکی از اتاق هام تم یاسی و بنفش داره

20241226 104817 scaled

این رنگ برام حس جاری بودن زندگی را داره 

یکی از اتاق هام تم فیروزه ای 

20241226 173136 scaled

فیروزه ای برام حس اعتماد و امنیت هست 

و برای سالن هم رنگ سبز را انتخاب کردم…

20241226 104724 scaled

سبز برام رنگ طراوت و طبیعت و رشد هست…روی مغزم اثر خوشحالی و آرامش  میذاره 

در رقابت با خودم هستم …از درون رشد میکنم✌

پتوس ها را از شرکت قلمه زدم😁

و اینم خیلی جذابه و فعلا نی نی هست و امید به رشدش دارم

20241226 104730 1 scaled

داخل این گلدون بزرگه هم گلای خشک گذاشتم…من این ترکیب گل خشک را بسیار دوست دارم …حیف بود گلدون در خور مقام شون نداشته باشند😁🥰

20241226 171006 scaled

این دلبر هم هدیه روز زن از طرف شرکت هست…چه نازی داره😍😍😍

20241222 162659 scaled

از اونجایی که چای شمالیِ نیم ساعت دم کشیده، یکی از نوشیدنی های جذاب من و همسرم هست، این قوری اشتها باز کن را خریدم😁😍

20241226 105048 scaled

و این ظرفا که تو عکس شبیه سفال هست ولی در واقع ملامینه! 

20241226 105221 scaled

از ملامین هیچ وقت استقبالی نداشتم تا رسیدم به این رنگ و رخ…همون لحظه به ذهنم رسید که چقدر میتونه این ست تنوع قشنگی باشه…

و قورمه سبزی و برنج اومد تو ذهنم با سالاد و زیتون😋☺

و لیوانایی که قراره دوغ بنوشیم😁🥰

20241226 105225 scaled

موهای من صافه 

کمی تنوع و بیگودی لازم داشتم…رنگای بیگودی هم با روح و روانم بازی کرد😍

20241226 105530 scaled

و ژله و قالب و بستنی 😁😋

20241226 141150 scaled

هوا داره الان غروب میکنه و رنگ بازی گلدونا شروع شد

خدایا 😍😍😍

20241226 163908 scaled

20241226 163848 scaled

اگر غمگین و بی حوصله هستین کمی با رنگها بازی کنین…عالیه🤩🤩

مهشید

مهشید هستم.یه دختر دهه شصتی که نرم افزار کامپیوتر خوندم. دیجی بها dgbaha برگرفته از عبارت "دختر گرانبها" است.در این جا کنار هم هستیم تا بالنده و گرانبها بشیم. تلگرام : t.me/dgbaha

دیدگاه ها (73)

  • آواتار Sahar

    Saharمی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۱۷:۴۳

    چه بامزه اس که هر اتاق خونه تون یک رنگ داره 😍❤️
    الان همه سعی میکنن که تم خونه نود باشه یا چیزایی ک ترند میشه ولی بین این همه خنثی این رنگ ها ،قشنگ به چشم میاد 😃❤️

      • آواتار Sahar

        Saharمی گوید:

        ۷ دی ۱۴۰۳ در ۰۹:۵۳

        😂😍 من خودم عاشق چیزای قدیمی ام ، حس میکنم اون موقع همه چیز یه رنگ و بوی دیگه ای داشت البته ک سن من قد نمیده ولی اونجوری ک تو فلیما دیدم و شنیدم ، عاشقشون شدم دوست داشتم اگه میتونستن برگردم عقب تو دهه ۶۰ به دنیا میومدم😂😂
        مخصوصا خونه های ویلایی با حیاط بزرگ با یه حوض وسطش 😍😍❤️

  • آواتار سپیده

    سپیدهمی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۴۱

    مهشید جان به نظرم واقعا رنگها روی ذهن اثر مثبت میذاره.
    الان من خیلی حس شادابی برام ایجاد شد😍😍😍

  • آواتار ایلدا

    ایلدامی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۱:۲۵

    چقدر زیبا و دلبرانه 😍🌱
    تم خونه ی ما سفید و طوسی با کمی هاله ی طلایی هست، راستش تو خونه ساده پسندم دلم میخواد همه چی ساده و سفید باشه
    وقتی جهاز میخریدم تموم لوازم سفید بود 😁
    الان که چندین ماه از زندگی مشترک میگذره احساس میکنم نیاز به رنگ امیزی داره خونمون منم همانند شما یکم رنگ وارد تم خونه کردم
    از گلدون های رنگی که همانند شما پتوس گذاشتم کلی انرژی تو خونه تززیق کرد
    یه قالیچه ی قرمز رنگ دلبررررر 🥺
    با دوتا پشتی سنتی که عجیب خونه رو قشنگ کرده
    چقدر خوبه که هر اتاق تون یه تم رنگی داره
    باید منم ایده شمارو اجرا کنم

  • آواتار سمیه

    سمیهمی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۱:۲۷

    خیلی روحیه تون لطیف هست.
    من زمختم😂
    یکی از دلایلی که میام اینجا را میخونم اینه که عادت کنم به لطافت و احساس
    مردها دخترای این مدلی را دوست دارند و من متاسفانه اینطوری نیستم و جذب نمیکنم😪
    مهشید همیشه همین طور بودی یا یاد گرفتی
    امیدی به من برای یادکرفتن هست؟
    میدونی جه حسیه ؟ حس میکنم اگه این مدلی باشم یه جوریه.
    دوست دارم این کارها را بکنم ولی انگار روی من نمیشبنه☹

    • مهشیدمی گوید:

      ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۱:۵۱

      اون انرژی زنانه که سنجاق میشه به طبیعت و لطافت را همه دخترها دارند ولی ممکن هست سرکوب شده باشه.
      من فکر میکنم از یه تایمی سرکوب شروع شده براتون …مثال بزنم:
      یه تایمی بوده که شاید مثلا حس کردی اگر دختر باشی و دخترونه برخورد کنی، ضعیفی
      فقط مثال زدم…شاید مدل اتفاق برای شما نوع دیگه باشه و باید کشف کنی…خود تحلیلی کنی…
      قبل از اینکه به جذب پسرها فکر کنی، حالت برای خودت باید عالی بشه و خودت کیف کنی …جذبم در ادامه میاد🥰🥰🙏🙏

  • آواتار رویا

    رویامی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۱:۳۷

    حالا من یه پیشنهاد بدم برا ظرفهای سبز رنگت بعد قورمه سبزی توش جوجه هم سرو کن،😍ترکیب رنگ سبز و زرد کنار هم خیلی قشنگ میشه،🥰 عکس هم بذاری برامون،🙊

  • آواتار شهناز حاج حیدری

    شهناز حاج حیدریمی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۲:۴۶

    سلام مهشید جان
    مبارک باشه عزیزم هم سایتت هم زیبایی های این پستت😍😍
    شما لایق بهترین ها بودی و هستی😘
    سلام به مادر بزرگوارتم برسون
    🤗

  • آواتار فاطمه

    فاطمهمی گوید:

    ۶ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۰۵

    😍😍😍
    مهشیدجان اون ظرف های سبز رو حضوری خریدی؟ اگر از پیج هست آی دی اش را بذاری ممنون میشم🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

  • آواتار سمیرا

    سمیرامی گوید:

    ۷ دی ۱۴۰۳ در ۰۸:۲۶

    سلام مهشید جان
    خیلی حس خوبی دادی😍😍😍😍😍
    لیوان شربت خوری و فنجون های چای چه مدل و چه رنگی داری؟ من میخوام برای عید جدید بخرم.نمیدونم چی بخرم

  • آواتار مهربانو

    مهربانومی گوید:

    ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۰:۳۹

    سلام گرانبها جان
    آدینه ات به شادی
    مبارکت باشه 😍
    به شادی استفاده کنین
    اگر ممکنه در مورد خودمراقبتی بیشتر صحبت کنین.
    من این پست را دیشب که دیدم برام جالب نبود و شروع کردم سرسری نگاه کردن.
    اما هر چی جلوتر رفتم و رنگها را دیدم خیلی برام عجیب بود
    من خیلی به خودم ظلم کردم و سخت گرفتم.
    من همسرم خیلی مهربون و خوبه ولی خودم افسردگی شدیدی دارم
    امروز بلند شدم و شروع کردم دنبال چیزای رنگی گشتن.مثل لیوان و کارد و پارچ.دامن و بلوز قرمز
    آوردم بیرون و حالم خیلی عوض شد.تصمیم گرفتم منم گلدون رنگی بخرم.سبک زندگی جدید، رنگ نداره و همه چی تو خونه ها از مبل گرفته تا فرش یه رنگ و یه دست شده.
    گاهی یه تلنگر لازمه تا آدم عوض بشه.
    از سبک زندگی تون بیشتر مطلب بذارید و بگین برای روحیه آروم و شادتون چه کارایی کردین و میکنین؟
    سر کار چطور سختی کار را تحمل میکنین.برای خودتون شادی در محل کار چطور ایجاد میکنین؟
    ممنونم بابت تمامی مطالب خوب که وقت میذارید و لا به لای مشغله ها برای ما میذارید.
    🧡🙏

  • آواتار نارون

    نارونمی گوید:

    ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۱:۳۸

    سلام مهشید جان. ❣️😍
    من تازه باهات آشنا شدم و اینجا برام شده یه جای امن که سرشار از صفا و آرامش و آگاهیه.
    تو همین مدت کم بسیار ازت آموختم و حس شادی قشنگی برام داری. هر موقع در طول روز یادت میفتم یه اطمینان خاطر و آرامشی در قلبم می جوشه و همش منتظرم کارم تمام شه برگردم خونه تا بنشینم پای خوندن مطالبت🤗❣️
    ممنونم ازت. بابت همه چیزایی که ازت می آموزم. 🌹🌸🌹

  • آواتار پریا شمس

    پریا شمسمی گوید:

    ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۴:۳۳

    اینجا مثل یه خونه برای منه که میام توقف کنم و خستگی در کنم.
    زمان انگار جلو نمیره
    دلهره نیست
    استرس نیست
    مهشید جان این پستت خیلی عادی بود ولی حس لحظات را خوب میرسونی
    حسش میکنم
    خوشحالم اینجا را پیدا کردم.
    شما غیر از بی پولی مشکل دیگه ای را هم تجربه داشتی؟
    فکر کنم چیزای زیادی اینجا نوشته نمیشه درسته؟
    خیلی عمیق و با احساس هستین و خواننده باهاتون انگار میره سفر
    💜💜💜

    • مهشیدمی گوید:

      ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۹:۱۸

      خدا رو شکر حس مثبت پیدا کردین.
      ممنونم لطف دارید🥰
      بله موارد دیگا هم بوده ..شما فکر کنم از تلگرام و یا اینستاگرام اینجا را پیدا کردین درسته؟

  • آواتار مهسا

    مهسامی گوید:

    ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۸:۰۵

    مهشبد جان یه سوال
    یه حا گفتی حسادت در همه هست ولی بعضیا کنترل میکنن.
    شما اینا را حسادت میدونی
    اینکه برادر شوهرم برای جاریم روز زن طلا خرید ولی شوهر من گل و شیرینی آورد.
    خیلی روی این موردا فکر میکنم.رفتارم با شوهرم عوض نشد و با جاری و برادرشوهرمم رفتارم همونه ولی حس بدی دارم
    از اون شب مدام دارم استوری های جاریم را می بینم.انگار دنبال اینم که جاریم یه استوری غمگین بذاره.متوجه ابن حسم نبودم تا دیشب.
    دیشب به خودم اومدم و از خودم پرسیدم من چرا هر روز چندین بار چکش مبکنم؟ دنبال چی هستم.و جوابم این بود که دنبال غم هستم😭😭
    خیلی حس بدی از خودم گرفتم.
    یه جا نوشته بودی برای شما و شوهرت تولد مهمه
    و بی مناسبت هم خیلی هدیه میدین به هم ولی روز زن و مرد و روز عشق و اینها ندارید…ابن خیلی خوبه .شوهر منم تولدم سنگ تموم میذاره ولی بقیه مناسبت ها معمولی تره.
    هدیه بی مناسبتم زیاد گرفتم.
    سوالم ازت اینه که چطور این حساسیت ها و مقایسه ها را از بین بردی؟
    با ندیدن دیگران؟ با ندیدن استوری؟ دقیقا چیکار میکنی ؟

    • مهشیدمی گوید:

      ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۹:۱۶

      سلام عزیزم
      حقیقتا هیچ دو مردی شبیه به هم نیستن همونطور که هیچ دو زنی شبیه به هم نیستند…
      مثلا یادم میاد یه جایی چندین سال قبل دیدم مردها داشتند گپ میزدن و یکی شون میگفت کاش زنم رقص بلد بود!
      برای همین مقایسه اشتباهه…
      شما ممکن هست تو زندگیت لحظاتی را داشته باشی که بقیه ندارند ولی نمیتونی نمایش بدی و یا نمیخوای …
      شاید جاری تون نداره …
      حالا فرضا که اصلا جاری تون بهتر از شما هم باشه کل زندگیش…چرا باید از یک زن دبگه که تو موقعیت خوب هست طلب ذهنی داشته باشیم

  • آواتار ارام

    اراممی گوید:

    ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۹:۰۷

    سلام مهشید جان دیگه اجر کار ای خوبو اموزشهای عالیتو با این تبلیغا خراب نکن نمیدونم شایدم سو ظن دارم😅😅😅
    ولی کلا متنفرم از پیجهایی که لابلاش تبلیغ میذارن
    حالا نمیدونم شماهم این وسطا عمدا ادرس میدین یا غیرعمدیه
    البته وبلاگ خودتونه اختیارشو دارین
    ولی اخلاص اموزشهاتونو خیلی دوست داشتم چون بدون هیچ سود مادی وقت میذاشتین برا کسایی که نمیشناسینشون و راه زندگیو نشون میدین پایدار باشین

    • مهشیدمی گوید:

      ۷ دی ۱۴۰۳ در ۱۹:۱۰

      سلام عزیزم
      تبلیغ دیجی کالا؟
      یا فروشگاه خمینی شهر؟
      دیجی کالا که تبلیغ نیاز نداره
      اون پیجم که کلان شهر و معروف نیست اصلا…
      من از پیج نخریدم و خونه مادرم خمینی شهر هست و گاهی میرم شهرمون اینجا را دوست داشتم ازش خرید کردم… و پیج شون را هم نداشتم…تو نت زدم و دیدم پیج هم دارند.حتی اسم فروشگاه را هم حفظ نبودم تو سرچام ویدئو را دیدم و متوجه شدم همون فروشگاهه…این یه مغازه داخل یه کلان شهر نیست که تبلیغ محسوب بشه…خیلی محدوده…

      اما در مورد تبلیغات اگر بخوام بذارم، روی صفحه اصلی باید بذارمش…

      ممنونم لطف دارید🥰

      • آواتار خوش خنده😊

        خوش خنده😊می گوید:

        ۸ دی ۱۴۰۳ در ۰۱:۳۴

        سلام مهشید قشنگم امیدوارم حال دلت خوب باشه
        لطف منو راهنمایی میکنید
        بنظرتون اگه از خوبی و زیبایی زنی پیش همسرمون تعریف کنیم اشتباهه؟

  • آواتار فریما

    فریمامی گوید:

    ۸ دی ۱۴۰۳ در ۰۰:۴۳

    سلام مهشید خوبی
    نمیدونم فلفلی کجاس خبری نیست ازش
    مهشید یه فکری به سرم زد
    با خودم فک میکردم چی میشد یه دورهمی میزاشتی 😍
    نمیدونم تابه حال خودت به فکرت رسیده یا نه البته شما مشغله ت زیاده شاید به ذهنت نرسیده باشه
    اما من خیلی دوست دارم یه روزی روی ماهتو ببینم 🥰💋

  • آواتار الهام پاکروان

    الهام پاکروانمی گوید:

    ۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۵:۳۱

    مهشید جان سلام عزیزم
    مبارک تون باشه 🙏🙏👌👌😍
    یه سوال دارم
    افراد سمی که فامیل هستند و گاهی استوری تیکه دار میذارند، برخورد مناسب چیه؟
    یه مهمونی این اواخر رفتبم و بعدش یه پیام از اون ادم گرفتم که میدونستم دوباره یه نیشی زده.متاسفانه پیامش را باز کردم با اینکه حدس میزدم.
    خیلی قشنگ بلده بچزونه.
    بعدم استوری گذاشت.
    به جوری میچزونه که نمیتونی جواب بدی.مثلا میگه وای خیلی خوبه لاغری
    بعد اینقدر از هیکل خودش میگه و میگه که در ذهن جمع اینجوری جا میندازه که منی که لاغرم مشکل دارم
    منظورمُ گرفتین؟
    تصمیم گرفتم که دیگه نه استوری ازش ببینم نه پیام بخونم.ولی نتونستم سر قولم بمونم.دلم میخواست ببینه چی نوشته
    شما چجوری نمیخونی.براتون مهم نیست؟چطوری اهمیت این چیزها را کم کردین تو ذهن تون

      • آواتار الهام پاکروان

        الهام پاکروانمی گوید:

        ۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۸:۰۹

        دختر خاله شوهرم میشه
        ارزش منظورتون چیه؟
        از این نظر که کلا قطع رابطه کنیم ؟

        • مهشیدمی گوید:

          ۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۸:۲۶

          منظورم ارزش ذهنی این شخص هست…
          وقتی فردی تو ذهن ما به دلیل رفتار سطح پایین/تنگ نظر/ حسود و …ارزشمند نیست، دیگه ذهنت باید راحت بتونه حذفش کنه…
          من همیشه اینطور فکر میکنم که اگر فردی درگیر من هستش که استوری بذاره و تیکه بپرونه، خب این یعنی خیلی من را بالاتر از خودش میدونه …اذیت هست…ذهنش به من مشغول شده…از درون حرص میخوره…
          اگر من پایین تر بودم، خب چه لزومی داشت برام وقت بذاره؟
          چه لزومی داشت تمرکزش روی من باشه؟
          اصلا چند کیلومتری من هم پیداش نمیشد…
          تمرکز مثل این هست:
          اگر شما تمرکز برای نوشتن نیاز داشته باشین میرید تی وی را روشن میکنین و صداش را زیاد میکنین و گوش تون را میچسبونین بهش؟ یا خاموش میکنین؟

          وقتی تی وی به کار این لحظه من نمیاد چرا روشنش بکنم؟

          حالا طرف میاد و گوشش را مبچسبونه به شما و رصدتون میکنه دلیلش این هستش که تو زندگیش بدون اینکه کاری کنین، تاثیر دارید…همین کافی نیست؟
          بذارید درگیرتون باشه …
          برای همین من پیام ها را نمیخونم…چون میدونم شاید بالای صد بار چک میکنه که من خوندم یا نه و چه عکس العملی دارم…وقتی میبینه من نخوندم آتیش درونی اش شعله ور میشه و خودش میسوزه…

  • آواتار فریما

    فریمامی گوید:

    ۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۷:۴۴

    سلام
    مرسی عزیزم خوبم
    وای از همین الان مشتاق اون روزم 😍😍
    هر جا این کارو بکنی من میام شهر خودتون ، تهران ، هرجا 😁😁⚘⚘

  • آواتار آنه شرلی

    آنه شرلیمی گوید:

    ۹ دی ۱۴۰۳ در ۱۱:۲۶

    سلام مهشید جان❤
    خیلی حالم خوب شد با خوندن پستهای جدیدی ک گذاشتید🥰 چندوقتی نیومده بودم چون هم تمرکز نداشتم، هم میخواستم جمع بشه و زیاد ک شد بخونم😁
    فعلا خواننده ام اما بقول شما با خوندن مطالب باید تمرینشون هم بکنیم، درغیراینصورت میشیم عالم بی عمل…
    ولی حتی فقط خوندنشون هم باعث حس خوب و امید میشه در من😇
    مرسی ازت❤❤😘

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *